کتاب من عاشق امید شدم (I Fell in Love with Hope) اثر نویسنده پدیده و خوش ذوق، لنکالی (Lancali)، یک رمان عاشقانه معمولی نیست؛ بلکه یک تجربه ویرانگر و در عین حال شفابخش است که قلب شما را هزار تکه میکند و دوباره با نخی از جنس نور به هم می دوزد.
این اثر که توسط زهرا نیک کار ترجمه و به همت نشر آذرگون منتشر شده، روایتی تکان دهنده از عشق، بیماری، مرگ و شورش در برابر سرنوشت است. داستان در راهروهای سرد و بی روح یک بیمارستان میگذرد، جایی که گروهی از نوجوانان طرد شده و بیمار، تصمیم میگیرند به جای انتظار برای مرگ، زندگی را با تمام دردهایش در آغوش بکشند.
اگر به دنبال کتابی هستید که شما را با واژه هایش مسخ کند، اشک هایتان را جاری سازد و در نهایت معنای واقعی "امید" را در تاریک ترین لحظات زندگی به شما نشان دهد، این رمان تیکتاکی (BookTok Sensation) در فروشگاه اینترنتی های ورت (Hiwert) منتظر شماست تا بخشی از روح شما را تسخیر کند.
نقد و بررسی عمیق: چرا "من عاشق امید شدم" یک پدیده جهانی است؟
در دنیای ادبیات داستانی نوجوان و بزرگسال (Young Adult)، گاهی کتابهایی ظهور میکنند که مرزهای ژانر را میشکنند و تبدیل به یک "حال و هوا" میشوند. من عاشق امید شدم دقیقاً چنین اثری است. این کتاب فقط داستان چند بچه بیمار نیست؛ این کتاب فریادِ بلندِ کسانی است که دنیا آنها را نادیده گرفته است. لنکالی با قلمی که انگار به جای جوهر از خون و اشک پر شده، فضایی را خلق کرده که در آن "بیمارستان" دیگر فقط محل درمان نیست، بلکه میدانی برای جنگیدن با خدایان مرگ و سرقتِ لحظات شادی است.
۱. اتمسفر سمی و اعتیادآور داستان
چیزی که این کتاب را "سمی" (به معنای مثبت و شدیداً جذاب) میکند، تضاد عجیب بین فضای غمگین بیمارستان و روحیه سرکش شخصیتهاست. خواننده از همان صفحه اول، بدون هیچ مقدمهچینی، به وسطِ دنیای "سام" (راوی داستان) پرتاب میشود. دنیایی که در آن عشق، هممعنی با درد است و امید، خطرناکترین چیزی است که میتوان داشت. این کتاب به شما اجازه نمیدهد نفس بکشید؛ شما را در گرداب احساسات غرق میکند و تا آخرین کلمه رهایتان نمیسازد.
۲. شخصیت هایی که زنده هستند (و شاید نباشند!)
نقطه قوت اصلی لنکالی، خلق کاراکترهایی است که با وجود نقصهای جسمانی، روحهای بزرگی دارند. آنها "قربانی" نیستند؛ آنها "شورشی" هستند.
سام (Sam): راوی داستان که دلی شکسته و روحی خسته دارد. او کسی است که تصمیم گرفته دیگر عاشق نشود، اما سرنوشت بازی دیگری برایش دارد.
نئو (Neo): نویسندهای بداخلاق روی ویلچر که با کلماتش میجنگد و مغز متفکر خرابکاریهاست.
سونی (Sony): بمب انرژی گروه که فقط با یک ریه نفس میکشد اما بلندتر از همه فریاد میزند.
کور (Coeur): غول مهربان با قلبی بزرگ اما ناتوان، که نماد معصومیت و قدرت در عین ضعف است.
هایکاری (Hikari): دختری با چشمان آفتابی که ورودش همه چیز را تغییر میدهد.
خلاصه داستان: سرقت بزرگ از بانکِ زندگی
داستان از جایی شروع میشود که "سام" در برابر چشمانداز ناخوشایند بیمارستان، قلبش را به پسری میبازد که مثل خورشید میدرخشید، اما در نهایت تراژدی خودکشی او، سام را در هم میشکند. سام عهد میبندد که دیگر هرگز عاشق نشود. اما مگر میشود در میان گروهی از دوستان دیوانه و دوستداشتنی بود و عاشق نشد؟ این گروه کوچک، خود را "دزد" مینامند. اما آنها پول نمیدزدند؛ آنها لحظات را میدزدند. آنها نقشهی یک فرار بزرگ را میکشند. فرار از دست والدین بدسرپرست، فرار از دردِ فلجکننده و فرار از واقعیتِ تلخِ مرگ. اما ورود دختری جدید به نام "هایکاری" (که نامش به معنای نور است)، تعادل این گروه را به هم میزند و سام را مجبور میکند با بزرگترین ترسش روبرو شود: عشق ورزیدن دوباره، وقتی که میدانی از دست خواهی داد.
تمهای اصلی کتاب
عشق در برابر فناپذیری: آیا عشق ورزیدن به کسی که میدانیم میمیرد، اشتباه است یا شجاعت؟
دوستیهای ابدی: پیوندی که بین این بچهها وجود دارد، فراتر از خون و نژاد است. آنها خانوادهی انتخابی هم هستند.
بیماری روانی و جسمی: لنکالی با ظرافت تمام، تاثیر بیماری بر روان انسان را تشریح میکند، بدون اینکه ترحمبرانگیز باشد.
درباره نویسنده: لنکالی (Lancali)؛ جادوگری با کلمات
لو آندریا کالورت، که با نام مستعار لنکالی شناخته میشود، نویسندهای جوان و متولد فرانسه است. داستان زندگی خود او نیز کم از رمانهایش ندارد. او که در کودکی به دلیل قدرت تخیل بالا و "متفاوت بودن" مورد تمسخر قرار میگرفت، حالا در ۲۱ سالگی و در حالی که در دانشگاه فلوریدا ادبیات کلاسیک میخواند، با اولین رمانش دنیا را تکان داده است. تخیل بینظیر او که روزی نقطه ضعفش محسوب میشد، حالا بزرگترین سلاح اوست. او مینویسد تا دردهایی را که قابل گفتن نیستند، به تصویر بکشد. قلم او شاعرانه، استعاری و به شدت تصویری است.
چرا ترجمه نشر آذرگون و زهرا نیک کار؟
در ترجمه رمانهای احساسی و ادبی، "لحن" همه چیز است. اگر مترجم نتواند بغضِ توی گلوی شخصیتها را منتقل کند، کتاب شکست میخورد. ترجمه زهرا نیککار از نشر آذرگون، چند ویژگی حیاتی دارد که تیم بررسی محتوای های ورت آن را تایید کرده است:
حفظ شاعرانگی متن: لنکالی نثری شاعرانه دارد. مترجم به خوبی توانسته این استعارهها را به فارسی برگرداند بدون اینکه متن گنگ شود.
وفاداری به احساسات: شما با خواندن این ترجمه، دقیقاً همان جایی میخندید و همان جایی گریه میکنید که نویسنده خواسته است.
کیفیت چاپ: نشر آذرگون این کتاب را با کیفیت کاغذ عالی و جلد جذاب منتشر کرده که برای کتابخانهی هر عاشقِ کتابی، یک جواهر محسوب میشود.
این کتاب مناسب چه کسانی است؟ (مخاطب هدف)
این کتاب یک "Must Read" (باید خواند) برای گروههای زیر است:
عاشقانِ "پنج قدم فاصله" و "نحسی ستارههای بخت ما": اگر با آن کتابها گریه کردید، این کتاب شما را نابود (و دوباره متولد) میکند.
طرفداران BookTok: کسانی که میخواهند بدانند چرا این کتاب در تیکتاک و اینستاگرام میلیونها بار دیده شده است.
جویندگان معنا: کسانی که در زندگی احساس ناامیدی میکنند و به دنبال روزنهای از نور میگردند.
نوجوانان و جوانان: که با مفاهیم هویت، عشق و طرد شدن دست و پنجه نرم میکنند.
تجربه خرید از های ورت (Hiwert.com)
ما در فروشگاه اینترنتی های ورت، کتاب نمیفروشیم؛ ما "تجربه" میفروشیم. خرید کتاب من عاشق امید شدم از سایت ما، مزایای زیر را دارد:
تضمین اصالت: نسخه اصلی نشر آذرگون را دریافت میکنید.
بستهبندی محکم: ما میدانیم کتاب برای شما مقدس است، پس طوری بستهبندی میکنیم که حتی یک گوشهی آن هم تا نخورد.
ارسال سریع: برای خواندن این شاهکار نباید صبر کرد. ما در سریعترین زمان ممکن آن را به دستتان میرسانیم.
جملاتی از متن کتاب که قلبتان را لمس میکند
"من در برابر چشمانداز ناخوشایند بیمارستان، عاشق پسری شر و شیطون با چشمان به درخشانی آفتاب شدم... که تنها دلخوشی من در این مکان غمزده و متروک شد."
"ما دزدیم. ما زمان را میدزدیم. ما نفسها را میدزدیم. ما زندگی را از چنگال مرگ میدزدیم، حتی اگر فقط برای یک ثانیه باشد."
جرأت عاشق شدن را داری؟
کتاب من عاشق امید شدم، دعوتی است به خطر کردن. دعوتی است به اینکه با وجود تمام دردهای دنیا، باز هم امیدوار باشیم. این کتاب به شما یاد میدهد که عشق، حتی اگر به تراژدی ختم شود، باز هم ارزشش را دارد. اگر آمادهاید که با یکی از تاثیرگذارترین رمانهای دهه اخیر روبرو شوید، جای درستی آمدهاید. همین حالا این کتاب را به سبد خرید خود اضافه کنید و به گروه "دزدانِ زندگی" بپیوندید. بگذارید امید، یک بار دیگر در قلبتان جوانه بزند.
[افزودن به سبد خرید – شروع یک عاشقانهی متفاوت]
