تماشا کنید: ربات انسان‌ نمای پپر با مغز ChatGPT با مردم صحبت میکند!

چکیده

ربات انسان‌ نمای پپر با ادغام ChatGPT برای اولین بار در میان مردم ظاهر شد! در این تحلیل جامع از های‌ ورت، واکنش‌ های شگفت‌ انگیز، انتظارات و آینده تعامل انسان و ربات‌ های هوشمند را ببینید.

۱۴۰۴ يکشنبه ۱۹ خرداد
17 بازديد
ربات انسان‌ نمای پپر (Pepper) مجهز به ChatGPT در حال تعامل و گفتگوی زنده با مردم در یک فستیوال؛ تحلیل کامل در های‌ ورت.

وقتی ربات‌ها از آزمایشگاه خارج شده و به میان ما می‌آیند؛ اولین برخورد ما با هوش مصنوعی انسان‌نما

 

تصور کنید در یک فستیوال شلوغ و پرهیاهو، در میان غرفه‌های رنگارنگ، ناگهان با موجودی روبرو می‌شوید که قدی کوتاه، چشمانی درشت و درخشان و بدنی پلاستیکی اما کاملاً انسان‌نما دارد. به سمت شما برمی‌گردد، با شما تماس چشمی برقرار می‌کند و با صدایی رسا و لحنی طبیعی، سر صحبت را باز می‌کند. شما سوالی می‌پرسید و او با درکی عمیق و اطلاعاتی به‌روز، پاسخی کامل و منطقی به شما می‌دهد. این صحنه، دیگر بخشی از یک فیلم علمی-تخیلی در هالیوود نیست؛ این واقعیت شگفت‌انگیزی است که اخیراً در یک فستیوال نوآوری در استرالیا رخ داده است.

دانشمندان دانشگاه کانبرا با یک اقدام جسورانه، ربات انسان‌نمای معروفی به نام پِپِر (Pepper) را به مغز متفکر ChatGPT مجهز کرده و آن را برای اولین بار "در طبیعت وحشی" زندگی روزمره، در میان مردم عادی رها کردند تا یکی از مهم‌ترین سوالات عصر ما را پاسخ دهند: واکنش واقعی ما انسان‌ها به اولین برخورد با یک هوش مصنوعی پیشرفته و سخنگو در کالبدی فیزیکی چیست؟

 

یافته‌های این تحقیق پیشگامانه، که در ژورنال معتبر Nature نیز منتشر شده، تصویری شگفت‌انگیز و چندوجهی از احساسات ما، از شگفتی و کنجکاوی گرفته تا سرخوردگی و نگرانی، به نمایش می‌گذارد. در این مقاله جامع از های‌ورت، ما به اعماق این آزمایش بی‌نظیر سفر کرده، نتایج آن را تحلیل می‌کنیم و بررسی می‌نماییم که این اولین برخوردها، چه درس‌هایی برای آینده‌ی ناگزیر زندگی مشترک ما با ربات‌های هوشمند در بر دارد.

 

 

معرفی قهرمان داستان: ربات پِپِر (Pepper)، چهره‌ای آشنا و دوست‌داشتنی در دنیای ربات‌های اجتماعی

 

قهرمان اصلی این ماجرا، ربات پِپِر است که احتمالاً چهره‌اش برای علاقه‌مندان به دنیای رباتیک آشناست. پپر، که در ابتدا توسط شرکت مشهور SoftBank Robotics (که اکنون با نام Aldebaran شناخته می‌شود) توسعه یافته، از همان ابتدا با یک هدف مشخص طراحی شد: اینکه یک ربات اجتماعی (Social Robot) و یک همدم (Companion) برای انسان‌ها باشد. طراحی ظاهری پپر، با قد حدود ۱۲۰ سانتی‌متر، چشمان بزرگ و طراحی کارتونی و دوستانه‌اش، به گونه‌ای است که حس تهدید را به حداقل رسانده و تعامل را تشویق کند. این ربات در گذشته در نقش‌های مختلفی مانند پذیرش در هتل‌ها، راهنمای مشتریان در فروشگاه‌ها یا حتی به عنوان دستیار آموزشی در مدارس مورد استفاده قرار گرفته است. اما تا به امروز، مکالمات پپر عمدتاً به اسکریپت‌های از پیش تعیین شده محدود بود.

 

 

 

 

 

پیوند مغز و بدن: چگونه هوش مصنوعی ChatGPT به ربات پپر قدرت تفکر و تکلم آنی بخشید؟

تحول واقعی زمانی رخ داد که تیم تحقیقاتی دانشگاه کانبرا، مغز پپر را با یکی از قدرتمندترین مدل‌های زبان بزرگ (LLM) جهان، یعنی ChatGPT، پیوند زدند. فرآیند این ادغام، اگرچه از نظر فنی پیچیده است، اما به زبان ساده به این صورت عمل می‌کند:

 

  1. شنیدن (Audio Capture): میکروفون‌های پپر صدای فردی که با او صحبت می‌کند را ضبط می‌کنند.
  2. رونوشت (Transcription): صدای ضبط شده به یک سرویس تبدیل گفتار به متن فرستاده می‌شود تا به صورت متن نوشتاری درآید.
  3. تفکر (ChatGPT Reply): متن به دست آمده به عنوان یک پرامپت (دستور) به API قدرتمند ChatGPT ارسال می‌شود. ChatGPT با درک مفهوم سوال، پاسخی منسجم، خلاقانه و مرتبط تولید می‌کند.
  4. پاسخگویی (Text-to-Speech): پاسخ متنی تولید شده توسط ChatGPT به موتور تبدیل متن به گفتار داخلی خود پپر فرستاده شده و ربات آن را با صدای خود بیان می‌کند.

این چرخه به پپر اجازه می‌دهد تا از محدودیت پاسخ‌های از پیش تعیین شده فراتر رفته و مکالماتی پویا، طبیعی و غیرقابل پیش‌بینی با انسان‌ها داشته باشد.

 

 

آزمایش "در طبیعت وحشی" (In the Wild): چرا این تحقیق دانشگاه کانبرا بسیار مهم و تعیین‌کننده است؟

بخش بزرگی از تحقیقات در زمینه تعامل انسان و ربات (Human-Robot Interaction - HRI) در محیط‌های کنترل‌شده آزمایشگاهی انجام می‌شود. اما این روش یک محدودیت بزرگ دارد: رفتار انسان‌ها در آزمایشگاه، همیشه بازتاب‌دهنده رفتار واقعی آن‌ها در دنیای بیرون نیست. اهمیت تحقیق دانشگاه کانبرا در این است که آن‌ها مطالعه خود را "در طبیعت وحشی" (In the Wild) انجام دادند؛ یعنی در یک محیط عمومی، واقعی و غیرقابل پیش‌بینی مانند یک فستیوال نوآوری. این رویکرد به محققان اجازه داد تا:

 

  • برداشت‌های اولیه و بدون فیلتر مردم عادی را ثبت کنند؛ افرادی که بسیاری از آن‌ها برای اولین بار با یک ربات انسان‌نمای پیشرفته روبرو می‌شدند.
  • واکنش‌های واقعی و طبیعی را در یک محیط اجتماعی شلوغ مشاهده نمایند.
  • چالش‌های عملی و پیش‌بینی‌نشده تعامل با ربات‌ها در دنیای واقعی را شناسایی کنند.

 

همانطور که در مقاله منتشر شده در Interesting Engineering به نقل از محققان اشاره شده، برداشت‌های اولیه، نقشی کلیدی در شکل‌دهی به روابط آینده ما با تکنولوژی دارند. نتایج به دست آمده از چنین مطالعاتی، بسیار ارزشمندتر از نتایج آزمایشگاهی است، زیرا به ما نشان می‌دهد که جامعه چگونه با ورود این همراهان هوش مصنوعی به فضاهایی مانند مراکز درمانی، فروشگاه‌ها، مدارس و خانه‌ها سازگار خواهد شد.

 

 

 

 نتایج مطالعه و بازخوردهای عمومی: سمفونی شگفت‌انگیز از کنجکاوی، شگفتی، سرخوردگی و امید

پس از تعامل ۸۸ شرکت‌کننده با ربات پپر، محققان به تحلیل بازخوردها پرداختند. نتایج، تصویری بسیار پیچیده و چندوجهی از واکنش انسان به این موجودات جدید را ترسیم می‌کند که می‌توان آن را در چند تم اصلی خلاصه کرد:

 

 ۱. احساسات متناقض و پیچیده: از شگفتی و سرگرمی تا حس ناخوشایند و ناامیدی طیف وسیعی از احساسات در بین شرکت‌کنندگان گزارش شد. بسیاری از افراد، این تجربه را جذاب، جالب و سرگرم‌کننده توصیف کردند. دیدن رباتی که حرف می‌زند و پاسخ‌های هوشمندانه می‌دهد، برایشان شگفت‌انگیز بود. اما در کنار این هیجان، احساساتی مانند ناراحتی، سرخوردگی و حتی ناامیدی نیز وجود داشت.

 

۲. انتظارات اجتماعی بالا: چرا ما از یک ربات، آداب معاشرت انسانی انتظار داریم؟ یکی از جالب‌ترین یافته‌ها این بود که مردم به محض دیدن ظاهر انسان‌نمای پپر، به طور ناخودآگاه از او انتظار داشتند که هنجارهای اجتماعی انسان‌ها را رعایت کند. مواردی مانند:

  • رعایت نوبت در گفتگو (Turn-taking): شرکت‌کنندگان زمانی که پپر حرفشان را قطع می‌کرد یا بیش از حد طولانی صحبت می‌کرد، کلافه می‌شدند.
  • پاسخ به نشانه‌های غیرکلامی: مردم انتظار داشتند ربات به حرکات دست، تغییرات چهره یا نزدیک و دور شدن آن‌ها واکنش نشان دهد، در حالی که نسخه فعلی پپر فاقد این توانایی بود.

 

۳. تضاد بین ظاهر انسان‌نما و باطن ماشینی: بحران هویت ربات در ذهن ما بسیاری از شرکت‌کنندگان به یک تضاد بنیادین اشاره کردند: ظاهر پپر (حرکات سر، تماس چشمی، دستان) انتظاراتی را در آن‌ها ایجاد می‌کرد که قابلیت‌های فعلی ربات (مغز ChatGPT آن) قادر به برآورده کردن آن‌ها نبود. به عبارت دیگر، بدن انسان‌نمای آن وعده‌ای می‌داد که روح ماشینی‌اش هنوز نمی‌توانست به آن عمل کند. این تضاد، منبع اصلی بسیاری از سرخوردگی‌ها بود.

 

 ۴. ایده‌ها و پیشنهادات برای بهبود: نگاهی به آینده از دیدگاه کاربران شرکت‌کنندگان پیشنهادات بسیار ارزشمندی برای بهبود تجربه تعامل ارائه دادند. این پیشنهادات از مسائل فنی مانند افزایش سرعت پاسخگویی و کاهش تأخیر مکالمه، تا مسائل اجتماعی و فرهنگی را در بر می‌گرفت.

 

 ۵. چالش فراگیری و حساسیت‌های فرهنگی: آیا ربات‌ها باید لهجه داشته باشند؟ یکی از نکات بسیار مهم مطرح شده، موضوع فراگیری (Inclusivity) بود. چندین شرکت‌کننده، به‌ویژه کاربران بومی استرالیا (Indigenous users)، به این نکته اشاره کردند که لهجه استاندارد و ماشینی ربات برایشان قابل فهم نیست یا با آن احساس راحتی نمی‌کنند. این موضوع، اهمیت طراحی ربات‌هایی را که از نظر زبانی و فرهنگی حساس و فراگیر باشند، برای پذیرش گسترده‌تر در جوامع مختلف، برجسته می‌سازد.

 

 

 

 

 

 روانشناسی پشت اولین برخورد با ربات‌های انسان‌نما: چرا برداشت اولیه ما حیاتی و تعیین‌کننده است؟

این تحقیق، مفاهیم مهمی را در روانشناسی تعامل انسان و ربات برجسته می‌سازد. برداشت اولیه ما از یک تکنولوژی جدید، به خصوص تکنولوژی‌ای که ظاهری شبیه به موجودات زنده دارد، می‌تواند تأثیری عمیق و ماندگار بر نگرش و نحوه پذیرش بلندمدت آن توسط جامعه داشته باشد.

 

مفهوم "دره وهمی" (Uncanny Valley) در اینجا نیز مصداق پیدا می‌کند. این نظریه بیان می‌کند که هر چه یک ربات شبیه‌تر به انسان شود، حس مثبت ما به آن افزایش می‌یابد، اما فقط تا یک نقطه خاص. اگر شباهت بیش از حد زیاد شود اما ربات در رفتار یا ظاهر خود نقص‌های کوچک و غیرانسانی داشته باشد، حس مثبت ما ناگهان به دافعه و احساسی ناخوشایند تبدیل می‌شود. تضاد بین ظاهر انسان‌نمای پپر و برخی از ناتوانی‌های تعاملی او، می‌تواند نمونه‌ای از قرار گرفتن در همین "دره وهمی" باشد.

 

درس بزرگ این بخش برای طراحان ربات این است که مدیریت انتظارات کاربران به اندازه پیشرفت فنی اهمیت دارد. شاید یک ربات با ظاهر کمتر انسان‌نما اما با قابلیت‌های شفاف و مشخص، تجربه کاربری بهتری نسبت به یک ربات بسیار شبیه به انسان اما با رفتارهای غیرمنتظره و ناقص ایجاد کند.

 

 

 

پیامدهای این تحقیق برای آینده رباتیک: درس‌هایی حیاتی برای سازندگان ربات‌های اجتماعی

تحقیق دانشگاه کانبرا، فقط یک گزارش جالب نیست؛ بلکه یک راهنمای عملی برای تمام شرکت‌ها و محققانی است که در زمینه ساخت ربات‌های اجتماعی فعالیت می‌کنند:

 

  • هوش اجتماعی مهم‌تر از هوش کلامی است: ادغام یک LLM قدرتمند مانند ChatGPT برای ایجاد مکالمات هوشمندانه، تنها نیمی از راه است. ربات‌ها برای تعامل موفق، به هوش اجتماعی نیاز دارند؛ یعنی درک و پاسخ به نشانه‌های غیرکلامی، رعایت نوبت، درک زمینه اجتماعی و...

 

  • اهمیت طراحی یکپارچه بدن و مغز: ظاهر و قابلیت‌های یک ربات باید با هم هماهنگ باشند تا انتظارات واقع‌بینانه‌ای در کاربر ایجاد کنند.

 

  • طراحی برای همه (Design for Inclusivity): در نظر گرفتن تنوع‌های زبانی، لهجه‌ها و حساسیت‌های فرهنگی از همان ابتدای فرآیند طراحی، برای پذیرش جهانی ربات‌ها ضروری است.

 

  • ارزش تست در دنیای واقعی: هیچ شبیه‌سازی کامپیوتری نمی‌تواند جایگزین بازخوردهای ارزشمندی شود که از تعامل واقعی و پیش‌بینی‌نشده ربات با مردم در یک محیط عمومی به دست می‌آید

 

 

انتشار در ژورنال معتبر Nature: مهر تأییدی بر اعتبار و اهمیت جهانی این پژوهش

یکی از نکات قابل توجه در مورد این تحقیق، انتشار جزئیات آن در ژورنال بسیار معتبر و شناخته‌شده Nature است. Nature یکی از برجسته‌ترین و تأثیرگذارترین مجلات علمی در جهان است و انتشار یک مقاله در آن، نشان‌دهنده کیفیت بسیار بالا، نوآوری و اهمیت جهانی آن پژوهش در جامعه علمی است. این مهر تأیید، نشان می‌دهد که یافته‌های محققان دانشگاه کانبرا، نه تنها برای عموم مردم جالب است، بلکه از نظر علمی نیز یک دستاورد قابل توجه و استناد در حوزه تعامل انسان و ربات محسوب می‌شود.

 

 

های‌ ورت و آینده‌ ای که در آن با ربات‌ ها هم‌ صحبت، همکار و شاید هم‌ نشین میشویم

 

آزمایش ربات پپر با مغز ChatGPT، پنجره‌ای جذاب و در عین حال واقع‌بینانه به سوی آینده تعاملات ما با هوش مصنوعی گشود. این تحقیق به ما نشان داد که ما در یک نقطه عطف حیاتی قرار داریم. از یک سو، از دیدن توانایی‌های هوش مصنوعی به وجد می‌آییم و از سوی دیگر، انتظارات پیچیده و عمیقاً انسانی از موجوداتی داریم که ظاهری شبیه به ما دارند.

این مطالعات، بیش از هر چیز، به ما کمک می‌کنند تا ربات‌هایی بهتر، همدل‌تر، فراگیرتر و در نهایت، مفیدتر برای جامعه بشری طراحی کنیم. آینده‌ای که در آن ربات‌ها به عنوان دستیاران درمانی، معلمان، همکاران یا حتی همدم‌های تنهایی در کنار ما زندگی می‌کنند، دیگر دور از ذهن نیست. اما ساختن این آینده به بهترین شکل ممکن، نیازمند درک عمیق همین تعاملات اولیه و درس گرفتن از آن‌هاست.

 

ما در های‌ورت، با اشتیاق و نگاهی تحلیلی، این پیشرفت‌های شگفت‌انگیز را که مرزهای نوآوری را جابجا می‌کنند، دنبال می‌کنیم. زیرا معتقدیم که درک عمیق این تعاملات، کلید طراحی آینده‌ای بهتر و انسانی‌تر با تکنولوژی است. باید از خود بپرسیم: اگر فردا با رباتی مانند پپر روبرو شویم، اولین سوالی که از او خواهیم پرسید چیست؟ پاسخ ما به این سوال، می‌تواند سرنخ‌های زیادی در مورد آینده‌ای که برای خود و این هم‌نشینان هوشمندمان می‌خواهیم، به ما بدهد.